امروز در مورخ 29/3/1388 فیلم سینمایی ((با تو آموختم )) از شبکه دو پخش شد این فیلم حاوی زندگی نامه دکتر ماریا مونتسونری بود در این جا نیز سعی کردم برای شما از روش این استاد بزرگ بنویسم . استادی که نام استاد آموزگاران بزرگ کودکان لقب گرفت :
با به یاد آوردن مدرسه، کودکان به یاد نیمکت های سخت، نمره های دوست نداشتنی و امتحان می افتند. اما روش ساده مونتسوری خلاف این روش آموزشی است که ما با آن بزرگ شده ایم، از ریاضیات حرص خورده ایم، از انشا نمره نیاورده ایم و از علوم تجربی سر درنیاورده ایم، این روش اتفاقی هر چند ساده اما قابل تجربه است که باعث می شود کودکان آینده پرانرژی تر، سلامت تر و بااعتمادبه نفس تر از ما باشند.
1- کودک فعال است نه منفعل و ساکن. کودک کنجکاو و عاشق دانستن است، عاشق گشتن و یافتن نه علاقه مند به نشستن و یادگیری ساده. کودک باید ببیند، تجربه کند، لمس کند تا بیاموزد زیرا خمیرمایه وجودش از آنچه در دنیای اطرافش می بیند دارد شکل می گیرد و اگر او را در اتاقی کوچک حبس کنیم و بخواهیم تجربه هایمان را روی تخته سیاه برایش توضیح دهیم در حق او ظلم کرده ایم. شکل گیری هر چه غنی تر و بهتر شخصیت کودک خصوصاً در سال های اول دبستان در دست ما است. باید جهان اطراف او را در چارچوب مدرسه به بهترین و شادی بخش ترین روش ممکن به او نشان دهیم. باید رغبت به دانستن را در وجودش بیدار کنیم و بگذاریم هر لحظه آنچه که دوست دارد بیاموزد و نه بیشتر.
2- متد و روش آموزشی «ماریا مونتسوری» روش سخت، غیرقابل تجربه کردن یا بیهوده یی نیست. گرچه این متد 100 سال پیش به صورت تجربه یی در ایتالیا مورد استفاده قرار گرفت، اما هنوز هم سال ها از روش سخت، غیرقابل انعطاف و معمولی مدرسه های امروز جلوتر است.
ماریو مونتسوری فیزیکدان و انسان شناس بود و اولین بار کتابی به اسم «انسان شناسی فنی» درباره کودکان دارای نقص مغزی و ذهنی منتشر کرد و بعدتر تحقیق درباره روش های آموزشی و تربیت روی کودکان دارالتادیب رم بود که او را به شهرت رساند.
3- کتاب روش «مونتسوری» در حقیقت پایه گذار روش های تربیتی نو در قرن بیستم و بیست و یکم است. اینکه چطور محتوای علمی و آموزشی کتاب ها را هم به صورت دقیق و جامع و هم به صورت آسان طوری تنظیم کنیم که کودکان مورد آموزش هم علاقه مند و هم کنجکاو باقی بمانند، اینکه چطور با کمک اندازه گیری های ساده، آزمایش، تکرار تجربه ها و تمرین هایی که به بازی شبیه است درس های سختی مثل ریاضی را عملی و دوست داشتنی کنیم، اینکه فعالیت کودک، میل به حرکت و شادی کودک را که جزیی انکارناپذیر در زندگی اوست فراموش نکنیم و به این حرکت و انرژی هدف بدهیم، همه روش های خانم مونتسوری در تربیت کودکان بوده است. اتفاقی که ما امروز گاهی به ندرت در مدارس سطح بالا، کودکستان های خاص یا محل های یادگیری غیرانتفاعی، آن هم به صورت محدود تجربه می کنیم.
4- مونتسوری ثابت می کند در زندگی خصوصاً در اولین سال های یادگیری یعنی بین 3 تا 10 سالگی، کودک اشتیاقی فراوان به یادگیری و تجربه دنیای اطرافش دارد و اگر معلم باتجربه و البته دوره دیده یی بتواند این انرژی و میل را به راه درست بکشاند و گوهره وجود کودکش را درک کند، علاقه و اشتیاق کودک چند برابر خواهد شد و راندمان آموزشی اش به طرز غیرقابل باوری افزایش خواهد یافت. از نظر یک معلم باتجربه، کودکان از نظر یادگیری با بزرگسالان تفاوت چندانی ندارند. آنها درست عین ما هویت و شخصیت منحصر به فرد خودشان، علایق خاص، هوش خاص و توانایی خاص دارند و اگر معلم بتواند این هوش و علاقه را تشخیص دهد، مثل نهالی که بر پایه های محکم استوار است، رشد خواهند کرد.
5- شخصیت کودک در سال های اولیه تولد تا حدود شش، هفت سالگی تظاهر و تکامل می یابد. کودک در هفت سالگی می داند به هنر علاقه مند است یا ریاضی. اهل ورزش است یا بازی های فکری فقط نمی تواند این موضوع را برای ما تعریف کند. رضایت و سلامت ذهن آن کودک اینجا کامل به پدر و مادر و معلمش بستگی دارد، اینکه توانایی هایش را بشناسند، در مشکلات بیشتر کمکش کنند و کنجکاوی اش را درباره رشته یی که دوست ندارد به نوعی تحریک کنند و در مشکلاتش همراهی اش کنند. رضایت کودک از روش آموزشی اش تاثیرات مثبت غیرقابل تردیدی در توسعه سلامت، شخصیت، اعتماد به نفس و توانایی او در دوره های بعدی زندگی اش دارد. هر چند همه کودکان باید ریاضی بدانند اما روش آموختن به آنها متفاوت است.
6- در کلاس های مونتسوری اصل بر فعالیت گروهی و شناخت توانایی های خاص کودکان در سنین متفاوت است. این کار هم یک کلنی و جامعه کوچک را می سازد که همراه هم و با شناخت توانایی های هم کار می کنند، تحقیق می کنند و به هم کمک می کنند و هم هارمونی یادگیری درس ها را در کنار تعاون، همراهی، احترام به بزرگ تر، حمایت از کوچک تر، تکرار مسائل آموزشی و سرعت بخشیدن به آموزش به کودک افزایش می دهد. فراموش نکنید، کودکی که در کنار خواهر یا برادر بزرگ ترش بزرگ می شود هم زودتر حرف می زند، هم زودتر راه می رود و هم زودتر می آموزد.
7- ابزارهای آموزشی مونتسوری یکی از قسمت های مهم این روش است: کتاب ها، اشیا، آزمایش ها و تجربه های کوچک برای کودکان جالبند و اجازه تحرک، مشورت، صحبت با یکدیگر، راهنمایی و بازی را حین آموزش گرفتن به کودکان می دهد. اتفاقی که در کلاس های خشک، با حالت معمول(سکوت و دست به سینه) برای بچه ها نخواهد افتاد. کار گروهی و توانایی اصلاح اشتباهات، شجاعت صحبت کردن در جمع، شجاعت پذیرش اشتباهات و توانایی فعالیت در یک موضوع خاص و مطرح کردن هوش را به کودکان می دهد، زیرا ضعف ها هرگز نباید پوشیده شوند و مورد توبیخ قرار گیرند، هر کس در این جهان هوش خاص خودش را دارد.
8- بازی وسیله اصلی آموزش در روش مونتسوری است. می شود هنگام بازی یک نکته دقیق علمی یا یک مطلب سخت را به کودک آموزش داد. با این وسایل حتی می شود ریاضی را به کودک آموخت و استعدادهای ذاتی کودکان را کشف و تکمیل کرد. کودک باید بداند قابلیت جبران و بازگشت به مرحله اول را دارد و هیچ گاه به خاطر درک نکردن مساله یی یا بی تجربگی و ندانستن، نمره نخواهد گرفت و تنبیه نخواهد شد. درست همین جا است که رقابت واقعی شکل می گیرد و کودک شانس خود را به هر شکلی امتحان خواهد کرد.
منبع :
بر گرفته از مقالات خانم مریم صادقی از روزنامه اعتماد 2/5/87